یک بازدیدکننده: (با تلخیص)
در تکمیل مقاله ی نسبتا کوتاه و پر مغز استاد بزرگوار جناب آقای طباطبایی در خصوص برگزاری مراسم ختم و هفتم اموات در شهر حسن آباد و حواشی بوجود آمده ی اخیر مطالبی چند نکته بنظر این حقیر آمد که به صورت مختصر بیان می گردد:
1 ـ درخصوص برگزاری مراسم به صورت اول ، سوم ، هفتم ، چهلم و سال که در این شهر تشکیل می شود رویه و رسم در گذشته بر جهت دیگری بوده است در سالهای نه چندان دور مراسم اموات به صورت اول تا سوم سه روز متوالی صبح و عصر بوده است و تا هفتم متوفی و بعضا تا چهلم یا ماه در منزل ایشان مراسم به صورت قرآن خوانی ادامه داشت و به جای چهلم برای اموات ماه گرفته می شد. و قبل تر از آن به صورت یک هفته متوالی مراسم برگزار می شد و ماه و سال گرفته می شد که همه ی اینها منسوخ گردیده است
2 ـ در سالهای اخیر با توجه به تغییر سبک زندگی و ماشینی شدن امور و اداری بودن اشخاص و ضیق مرخصی اعم از روزانه و ساعتی مراسم به صورت یک روز بعد از ظهر به عنوان ختم و یک بعد از ظهر به عنوان هفته و به همین منوال چهلم و سال تشکیل می گردید تا اینکه این رسوم نیز اخیرا تغییراتی بر خود دیده است و مراسم اول و هفتم در یک روز و چهلم در روز خود و مراسم سال در محل آرامستان و در حاشیه قبر متوفی برگزار می گردد.
3 ـ رفتن به آرامستان و مزار در روزهای بعد از فوت متوفی اگر چه در خصوص تسلی خاطر بازمانده و عبرت انگیزی کار خوبی است اما به صورت یک رسم و آیین اجباری کاری عبس می نماید در حسن آباد در هر صبح و عصر به صورت یک واجب غیر قابل ترک معمولا تا چهلم این کار از سوی بستگان درجه ی اول تا چندم به انجام می رسد و حتی با وجود امورات واجب تر ترس از حرف و حدیث بعدی شخص را ملزم به این حضور می نماید چه زمستان و آن سرمای عجیب در صبح و چه تابستان با آن گرمای عجیب تر در عصر، حال این مساله سوای از اینکه چه تاثیری بر حال و احوال مرده دارد تبدیل به یک آیین و رسم شده است که صاحبان عزا باید در خصوص تلطیف و کاهش آن به نحو منطقی اقدام نمایند.
4 ـ در شهر حسن آباد خوشبختانه روحانیت فرهیخته و باسواد در حد اعلی وجود دارد دادن تریبون عمومی به دست اشخاصی که آن را بابت مطامع شخصی و دنیوی و از سوی صاحبان مجلس هزینه می کنند کاری بس خطرناک و دردسر ساز می باشد اشخاص می توانند در کمال درایت و شهامت با عقل و منطق شخص خاصی را در جهت سخنرانی یا مداحی و تلاوت قران دعوت و موارد قابل ذکر در مجلس را به ایشان تفهیم نمایند تا صرفا بر همان سر فصل ارائه شده مجلس شروع و ختم گردد.
5 ـ به مجریان تفهیم گردد این جلسه از بابت تسلی خاطر بازماندگان و طلب مغفرت متوفی می باشد و شبکه تبلیغاتی و ... نمی باشد. از رسوم غلط در مراسم ختم همین بس که بیش از هشتاد درصد وقت مجلس صرف خوش آمد و خیر مقدم به اشخاص میگردد چون فلان شخص از فلان نقطه دقیقه ای را آمده مستحق نام بردن است و دیگری که در تمام مراحل و ابراز همدردی یار و مددکار بوده را به جرم فاقد سمت بودن نام نمی برند این عیب بیشتر متوجه قاریان است که اینک فقط بادمجان دور قاب چین مراسم شده اند تا مراسمی دیگر او را بخوانند چه تجارت سودمندی گردیده این شغل!!!
6 ـ این مراسمات در هیچ جای شرع به نحو مورد اشاره وجود خارجی ندارد و به صورت قراردادی از سوی ما تدوین شده است در شهر و روستایی دیگر حکایت به نحو دیگری رسم گردیده و اجرا می شود.
7 ـ تشکر می گردد از این شهامت و درایت در ادغام این دو مراسم و رحمت و مغفرت خداوند بر آن مرحومه ی فهمیده باد که چنین وصیتی را رقم زده است حال نوبت برچیده شدن اسباب تملق و چاپلوسی از این مراسمات است تا پاک و بی آلایش گردد که شهامت و درایتی دیگر را می طلبد تا...